بدون عنوان

1390/11/22 23:41

نویسنده : مامانی

971 بازدید

اشتراک گذاری

سلام عزیزای دلبندم

از اینکه اینقدر دیر اپ کردم واقعا معذرت میخوام

اخه مرخصیم تمام شده وباید برم سر کار تازه باربد هم غذاخور شده

خلاصه حسابی درگیرم به بزرگی خودتون ببخشیدم دیگهههه

امشب اومدم براتون یک عکس جدید از مازیارو باربد بزارم

لطفا بگید بزرگ شدن یا کوچولو موندن

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (12)

مامان علي خوشتيپ
23 بهمن 90 0:14

سلام دوست گلم هزار ماشاالله دوتاشون بزرگ شدن به خصوص باربد جون.خدا حفظشون كنه براتون

خاله ی امیرعلی
24 بهمن 90 23:41

سلاااااااااااااااااااام چه عجب خانومی طلسم شکسته شد الان بهترید؟ دلمون براتون تنگ شده بودا حسابی واااااااااااای باربد جون که ماشالاه هزارماشالاه بزرگ و اقا شده فداش بشم من مزبر جونمم خیلی نازه و دوست داشتنی هس خدا حفظشون کنه

هانی
25 بهمن 90 4:03

سلام مامانی ادرس وبت 1 نقطه کم داشت و نمی تونستم بیام ولی از اونجایی که مامان باهوشیم خودم پیدات کردم عزیزم دوست دارم ولنتاینت مبارک خدا نی نی های خوشگلت رو حفظ کنه

هانی
25 بهمن 90 4:04

ولنتاین مبارک ، همراه یک بغل گل رز ، یک سبد ستاره و یک دنیا آرزوی شادباش . . . عشق تنها دلیل زندگی است ، ولنتاین مبارک

...........

مامان محمد صدرا
28 بهمن 90 8:34

سلام بهترین الحمدلله ! مرخصی هم که تموم شد آره خیلی سخته ! کوچولومون هم که غذا خور شده به سلامتی! آدرس وبت یه نقطه کم داشت تازه تونستم پیدات کنم ببخشید!

مامان ارمیا
1 اسفند 90 8:18

ماه شدن.
پس مرخصی تموم شد؟ خیلی سخته بچه رو بذاری و بری سرکار. من که هنوز با اینکه 7 ماهی میشه برگشتم سرکار وقتر میام خونه انگار روزهای زیادیه ارمیا رو ندیدم و غرق بوسه ش می کنم.

اره عزیزم خیلی سخته اما چه میشه کرد حالا مرخصی بدون حقوق درخواست کردم تا ببینم چه میشه

شادی
7 اسفند 90 19:32

سلام عزیز دلم...
اینجام...
چیکارا میکنی؟
مازیارو باربد چطورن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوبیم همه نگرانت بودم هر روز میام بهتری

نیلوفر بدون امیر
8 اسفند 90 6:00

سلام واقعا وب جالبی دارین من که خیلی خوشم اومد و همچنین کوچولوهاتون خیلی نازن خدا حفظشون کنه بهترین کامنتی که داشتم واسه شما بود که نوشته بودین واسم دعا میکنید واقعا ممنونم بازم بهم سربزنین خوشحالم میکنید التماس دعا

میلاد و پرستو
12 اسفند 90 17:23

الهی من فدای مامانی

ممنون که اومدی پیشم مامان جونم

نیلوفر بدون امیر
14 اسفند 90 4:02

سلام منم دوس ندارم عذاب بکشم ولی دست خودم نیست اونهمه خاطره رو چیکارکنم میون هرقطره ی اشکم هزار خاطره دفنه انقدر خاطره داریم که گویی قد یک قرنه... نمیتونم همه چیو فراموش کنم

نیلوفر بدون امیر
14 اسفند 90 4:02

همیشه با کسی دردُ دل کنید که دو چیز داشته باشد یکی "درد" دیگری "دل" ! غیر از این باشد به تو می خندد

PinK-GirL
27 اسفند 90 11:17

سلـآمـــ مــر30 اومدیــــن

عیــــد شُمـــا هَمـــ مُبــــارَکــــ البتـــــه پیشــآپیـــش

ستاره های من

بدون عنوان

نظرات (12)

مطلب بعدی

مطلب قبلی